کنعانی مقدم: پیشبینی مشارکت ۳٠ درصد بود/ ۱۱ اسفند از یک مرصاد سیاسی عبور کردیم/ معروفخانی: شاید انتخابات بعدی جنگ احزاب شود! +فیلم
تاریخ انتشار: ۴ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۳۹۹۹۸۶۲۳
دبیرکل حزب سبز ایران گفت: دشمنان از کاهش مشارکت دو هدف دارند، یکی اینکه مقبولیت نظام را از بین برده و بعد به واسطه آن مشروعیت نظام را زیر سوال ببرند. انقلاب باید جذب حداکثری و دفع حداقلی داشته باشد.
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو- سعید جلیلی: پس پایان انتخابات دوازدهمین دور همجلس شورای اسلامی در مرحله اول، حالا نوبت آن رسیده تا بیشتر نقش جریان دانشجویی و کنشگران این عرصه مورد تحلیل قرار بگیرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به همین منظور میزگردی تحت عنوان «ما و مجلس آینده» در قسمت ۴۲ برنامه شانزده آذر با حضور حمیدرضا معروفخانی (دبیر سیاسی اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان) و حسین کنعانی مقدم (دبیرکل حزب سبز ایران و از فعالان دانشجویی دوره انقلاب) برگزار شد.
کنعانی مقدم در ابتدای بحث با اشاره به نقش جریان دانشجویی در دوران انقلاب گفت: ما هرچه درایم ار جوانان است که به عنوان موتور توسعه کشور هستند و توانستند در حوادث حساس نقش خود را ایفا کنند. بیشترین کسانی که در دوران دفاع مقدس به کمک آمدند، دانشجویان بودند. خود من در شورای عالی سپاه در آن زمان شاهد این بودم.
کنعانی مقدم اشارهای هم به دوران دانشجویی خود کرد و گفت: من سال ۱۳۵۵ در رشته عمران وارد دانشگاه امیرکبیر (پلی تکنیک) شدم و از همان زمان با تشکیل گروه توحیدی امل به دنبال کار تشکیلاتی بودیم تا امروز که حدودا ۲۵ امین سال تشکیل حزب سبز ایران را پشت سر میگذرایم. اگر ما کار تشکیلاتی هدفمند و با برنامه همراه با یک نقشه راه انجام دهیم، قطعا میتوانیم گامهای موثر برداریم.
دبیرکل حزب سبز در ادامه با ورود به نحوه فعالیت و تحلیل مشارکت در انتخابات این دوره مجلس شورای اسلامی گفت: ما بر اساس روش علمی الیوت، روند تمام انتخابات بعد از انقلاب و شرایط بالا یا پایین رفتن مشارکت را تحلیل کردیم. البته روش الیوت بیشتر مربوط به موارد اقتصادی است، اما ناظر به رفتار مردم نسبت حوادث بیرونی در رابطه با مسائل مختلف میتوان تحلیل کرد.
این سطح از مشارکت با شرایط فعلی معقول است اما مقبول نیست
وی ادامه داد: پیشبینی ما این بود که به صورت متوسط کف آراء ما ۳۰ درصد میشود؛ با توجه به مسائل اقتصادی، تحریمها، جنگ هیبریدی و فشاری که از بیرون وارد میشود تا مردم رای ندهند. قبلا در مقاطعی مخالفان و اپوزیسیون برای اینکه فلان شخص رای نیاورد طرفداران خود را تشویق میکردند به شخص دیگری رای دهند یا رای اعتراضی بدهند، اما شعار اصلی خیلیها اینبار این بود که رای ندهید.
وی افزود: در جلسهای که با وزیر کشور داشتیم گفتم که ما در ۱۱ اسفند در مواجهه با یک مرصاد سیاسی انقلاب هستیم. تمام زخم خوردهها و شکستهای ما از غزه و لبنان تا حادثه کرمان و گروههای تروریستی و منافق همه بسیج خواهند شد که نگذارند مشارکت و درصد آراء برود بالا. آنها دو هدف دارند، یکی اینکه مقبولیت نظام را از بین ببرند و بعد به واسطه آن مشروعیت نظام را زیر سوال ببرند.
کنعانی گفت: بعضی فکر میکردند با دوقطبی سازی مثل انتخابات ترکیه میتوان مشارکت را بالا برد، ما از قبل هشدار بیدارباش داده بودیم و گفتیم با این روشهایی که شما فکر میکنید مشارکت سیاسی را بالا برد، الان کارآمدی خود را از دست داده است.
سراغ سازوکارهای مختلفی رفتیم مانند اینکه گروهای بیشتر و احزاب و تشکلهای بیشتری وارد عرصه رقابت بشوند. چهار مولفه سلامت، امنیت، مشارکت و مقبولیت را رهبری برای انتخابات فرموده بودند. دو بخش سلامت و امنیت مشترک بین مردم و نیروهای امنیتی بود. اعتقاد من این است که همین ۴۱ درصد مشارکت بیشتر از تخمینهای ما بود و از این مرصاد سیاسی عبور کردیم.
عملا ما کمیت ما کاهش پیدا کرد، اما کیفیت آن افزایش پیدا کرد. با وجود اینکه خیلی از مطالبات مردم بر زمین مانده، اما احساس کردند اگر پای صندوق نیایند، اصل انقلاب که همان مقبولیت و مشروعیت است، زیر سوال برود.
آیا در انتخابات بعدی این مرصادهای سیاسی رقم نمیخورد؟
معروفخانی گفت: در تعیین افرادی که در راس نظام تصمیمگیری کشور باشند این حق را داریم که حرف بزنیم و نقد بکنیم. در انتخابات ۱۱ اسفند پیامی از جمهوری اسلامی به دوستان و دشمنان ارسال شد که قوت نظام سیاسی را اعلام کرد. به فاصله یکسال پس از آن اغتشاش چندجانبه انتخاباتی برگزار شد که در امنیت و سلامت کامل برگزار شد و مشارکت از ماقبل اغاتشاش نیز پایینتر نمیآید این یعنی هزینههایی که دشمن کرده سوخته است. وقتتی رهبری میفرمایند حضور مردم جهاد بود همین مسئله را میرساند.
کد ویدیو دانلود فیلم اصلیدبیر سیاسی اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان گفت: آیا ما نمیتوانستیم با یک مشارکت ۶۰ درصدی دشمن را شکست دهیم، آیا با مشارکت بالای ۵۰ درصد یا حداقل ۴۰ درصد در تهران نمیتوانستیم در دهان دشمن؟ قطعا اینها یک عوامل بیرونی داشته، اما نمیتوانیم از عوامل داخلی و ضعفها چشم پوشی بکنیم، چون باعث شد آن ۳۰ درصدی که در همه نظرسنجی آمده بود مردد هستند و احتمال شرکت کردن دارند، شرکت نکنند و باید به آن عوامل بپردازیم.
وی افزود: هر کدام از مجموعهها و افراد از ظن خودشان مشارکت را بررسی میکنند، اصلاحطلبان میگویند، چون خالصسازی کردید و ما نماینده نداشتیم مردم نیامدند. براندازها میگویند، چون مردم نظام شما را قبول ندارند یا در یک شهر کوچک فلان فرد میگوید، چون صلاحیتش تایید نشده مشارکت از یک حدی بالاتر نرفته.
اما باید دلایل اصلی کاهش مشارکت را احصا کرده و به آنها بپردازیم. برای مثال نظام انتخابات و احزاب قطعا موثر است.
وی افزود: به لحاظ کمی هم عدد ۴۱ درصد به نظر من مهم بود. این مرصادها باید تا کی ادامه داشته باشد و اساسا انتخابات بعدی این مرصادها رقم نمیخورد؟ اتفاقا شاید جنگ احزاب شود. متاسفانه به دنبال راه حل واقعی نبودیم و صرفا جلسه گرفتیم با یک سری صحبتهای انتزاعی.
عبرتهای انتخابات
کنعانی مقدم گفت: این انتخابات پیامها و عبرتهایی داشت که باید مورد توجه قرار بگیرد. ما در کشور اهتمامی به احزاب و تشکلهای سیاسی نداریم. اینکه هرکسی یک فوق لیسانس دارد ثبت نام میکند، اما شناخته شده نیست، یعنی عملا یک سیاهی لشکری راه میاندازیم که نمیتوانیم از آن بهرهای بگیریم. احزاب باید کادرسازی کرده و از قبل برای بخشداران و فرمانداران تا نمایندگان مجلس و رئیس جمهور افرادی را آموزش داده و کارآمدی داشته باشند.
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی
وی افزود: کسی که نامزد میشود حداقل باید قانون اساسی را خوانده باشد و یکجایی هم از او امتحان گرفته باشند که این فرد اصلا میداند کجا میخواهد برود و چه قسمی یاد بکند. احزاب باید این گزینش اول را انجام دهند و محصول کار خود را که یک فرایند طولانی هم هست به افکار عمومی عرضه کنند و مردم هم بدانند اگر به این لیست رای میدهند، حزبی است که فلان اساسنامه، برنامه و ایده را دارد و بعد هم پاسخگو است نه اینکه صرفا یک لیستی را داده در مخالفت با یک جناح دیگر.
تداخل قوانین سه گانه!
وی ادامه داد: ما در کشور سه قانون انتخابات، قانون احزاب و قانون جرم سیاسی را داریم. این سه قانون یک اندرکنش دارند که متاسفانه دیده نشده. در قانون جرم سیاسی یک سری خطکشیها میکنیم که در آن کارکرد حزب را محدود میکند و بعد در قانون حزب چیزی وضع میشود که قانون انتخابات را محدود میکند! اینها جزیرههای مجزایی شده و خیلی مشکل دارد.
وی گفت: برای افزایش مشارکت، مردم میخواهند رای آنها خوانده شود، کسی که میگوید من رای نمیدهم احساس میکند رای او خوانده نمیشود. پیشنهاد کردیم اصلاحیه به قانون بزنند تا اگر در صندوقی آراء باطله بیشتر از صحیح بود آن صندوق باطل شود و انتخابات به میاندورهای برود، ولی مردم ببینند رای سفید آنها میتواند اثر بگذارد.
پیام دیگر این انتخابات برای پدرخواندههای سیاسی این بود که ما دیگر گول لیستهای شما را نمیخوریم. ما دنبال کارآمدی افراد هستیم نه اینکه مجلس دست این جناح یا جناح دیگری باشد.
مردم تشخیص میدهند چه کسی چنار است و چه کسی پاچنار/ در لیستبندی سر آقای قالیباف کلاه رفت!
دبیرکل حزب سبز ایران گفت: دشمن با هوش مصنوعی خیلی از برآروها را انجام داد، اما دچار خطای محاسباتی شد. متاسفانه بعضی از آقایان در داخل کشور گول این خطای محاسباتی را خوردند. آقای خاتمی گفت رای نمیدم و رای نداد. کسی که در کنش و واکنش سیاسی حضور ندارد یک میت سیاسی است. بهانه خاتمی این بود که من نمیخواستم دروغ بگویم که رای ندادم، یعنی ۲۵ میلیون آدم که رای دادند دروغ میگویند و این آقا راست میگوید! این شیوه درستی برای مواجهه با افکار عمومی نمیشود که اینطوری به مردم توهین بشود.
وی افزود: من به آقای حداد هم اعتراض کردم. در باغ درختی داشتم که یک سری پاجوش داشت و این پاجوشها انقدر بزرگ شدند که اصل درخت را خشکاندند. با باید دنبال رویش انقلاب باشیم و به این پاجوشها کمک بکنیم که رشد بکنند. اینکه نزدیک انتخابات تمسخر کنیم و نزدیک انتخهابات مردم را نسبت به جریانهای جدید دلسرد کنیم کار درستی نیست. بازهم این مردم بودند که هم از شخصیتها و سرلیستهایی که به صورت یک بت سیاسی مطرح میشدند، عبور کردند و هم اینکه خیلیها دست خود را رو کردند.
مثلا جریان تندرویی که جبهه پایداری بخشی از آن است و به دنبال حکومت اسلامی هستند و میگویند قانون اساسی ما قرآن است و، ولی فقیه ما هم امام زمان است. آقای قالیباف جمهوریخواه است. این را باید شفاف به مردم بگویند و نباید دو تا خط مشی سیاسی کاملا متضاد یک لیست بدهند و با هم تقسیمبندی کنند که آخر هم سر آقای قالیباف کلاه رفت. چون رای خود را به آنها داد و آنها رای خود را به قالیباف ندادند.
داستان چنار و پاچنار!
وی گفت: جریانهای سیاسی باید با افکار عمومی شفاف برخورد کنند. بلوغ سیاسی مردم ما در حدی هست که به راحتی تشخیص بدهد کی چنار است و کی پاچنار. انقلاب باید جذب حداکثری و دفع حداقلی داشته باشد. تا کی در جریانهای سیاسی فکر میکنیم که حرف، حرف ماست؟!
کنعانی مقدم: باید جهاد تبیین بشود و مخاطب حضرت آقا هم جریان دانشجویی هستند. در حوادث سال گذشته من با دانشجویان زیادی در ارتباط بودم و جلسه داشتم. به آنها میگفتم که شما باید بیایید و بگوئید مطالبه شما چیست؟
قبلا میپرسیدند که به چه کسی رای بدهیم و الان میپرسند چرا باید رای بدهیم که چه بشود؟ برای رای اولیها این شعار ایجاد شد که من رای میدهم پس هستم.
وی گفت: از الان باید به فکر انتخابات بعدی که انتخابات ریاست جمهوری است باشیم. یک ماه مانده به انتخابات برخی به دنبال لیستبستن میروند. بعضی احزاب به پیمانکاران سیاسی تبدیل شدهاند.
معروفخانی با اشاره به فعالیت تشکل جامعه اسلامی دانشجویان در انتخابات مجلس بیان کرد: متاسفانه کلمه لیست به لجن کشیده شده است، چون پشتبند آن همیشه زدوبند، شفاف نبودن سازوکار و روابط بوده به جای ضوابط. ما با یک سری از شاخصها که تبعا به شاخصهای رهبری نزدیک بودند، نامزدهای اصلح را سعی کردیم به مردم معرفی کنیم.
معروفخانی گفت: بعضا خیلی سطح رای مردم را بالا بردند که مردم هوشمند رای دادند. اما من دلیلش را این میدانم که لیست شورای ائتلاف اینبار دیگر خیلی بدون منطق معرفی شده بود و در فضای مجازی نیز مطرح شد که فلان فرد فقط منشی دفتر بوده است. خود آقای حداد عادل هم بعید میدانم بتواند نیم ساعت از لیستش دفاع بکند. دوستان جبهه پایداری که در آن لیست حضور داشتند، آیا میتوانند دفاع بکنند که چگونه با برخی افراد دیگر توانستند درون یک لیست بروند.
وی افزود: در این شرایط یک شخصیت اجتماعی مانند رائفی پور ورود میکند و به نسبت خودش موفق هم میشود.
این لیستها و نامزدها حرف جدیدی برای گفتن نداشتند. سال ۹۸ مسئله شفافیت را داشتیم و روی شفافیت پافشاری میکردند. اما من به عنوان یک دانشجو واقعا برایم سوال که مجلس دوازدهم چه سیاسیت و مسیر کلی را میخواهد دنبال بکند. چون هم در شهرستان و هم در کلانشهرها شاهد هدف کلی نبودیم.
مکانیزم لیستبستن و انتخابات در کشور ما معیوب است
کنعانی مقدم گفت: من خودم شاهد عیبهای لیستبستنها بودم و من به هر دو طرف در شورای وحدت و شورای ائتلاف اعتراض کردم. نمیشود طرف خودش نامزد انتخاباتی باشد و لیست هم ببندد. شما فرض کنید تحت عنوان وحدت تمام ستارهها را جمع کنید در یک لیست، ولی وقتی باهم کار جمعی نکرده و همدیگر را نمیشناسند، با خط مشی سیاسی متفاوت نمیتوانند کار کنند.
برخی مواقع اولین ملاک این بوده که نماینده فعلی نباید رای بیارد! مردم را به بن بست میبرند و حلقه انتخاب را تنگ گذاشتهاند.
وی گفت: نکته مهم بعدی مشارکت سیاسی فعال و موثر است نه اینکه نامزد بعد از رای آوردن اصلا جواب تلفن را هم ندهد. مکانیزم لیستبستن و انتخابات در کشور ما معیوب است و مشکل دارد. خیلی از مفاسد همینجاها شکل میگیرد.
این یک بستر لازم دارد و فرایندی است که مردم باید نمایندگان منتخب را در مسیر درست هدایت کنند.
مجلس آینده چه خواهد شد؟
کنعانی مقدم: تا یکسال اول که دعوا سر کمیسیونها و هیئت رئیسه است که وقت مفید و موثر مجلس صرف این میشود درحالی که باید مشکلات فوری مردم رسیدگی شود. تا سال دوم هم که کارآموزی است! بعضیها حتی آدرس مجلس را هم نمیدانستند. مجلس بعدی فراکسیون اکثریت ندارد و چندین فراکسیون مختلف ایجاد میشود.
وی افزود: برای اولین کار همه تقصیر کارها را سر دولت میگذراند و ممکن است فشار به دولت بیشتر شود. به نظر میرسد سهمخواهی در مجلس بعدی بیشتر خواهد شد و برای انتخابات ریاست جمهوری خیز بر میدارد.
مجلس جای تک روی و تک تیراندازی نیست!
کنعانی مقدم گفت: برخی از نمایندگان هم دنبال این هستند که فردی در مجلس طرح متعدد ارائه کنند در حالی که باید با کمک مراکز پژوهشی ارائه شود که معقول بوده و ضمانت اجرایی داشته باشد.
در مجلس تضارب آراء و چندصدایی باید باشد، اما اینکه اختلافات سیاسی را در مجلس آورده و تبدیل به نزاع بکنند برخلاف «و امرهم شورا بینهم» است.
معروفخانی: اگر مردم نبینند در مجلس برای آنها کار میشود آن ۴۰ درصد را هم از دست میدهیم. در بحث هیئت رئیسه چیزی که مد نظر ماست، این است که فردی بیاید که بتواند مدیریت کند و به آرمانهایی که داریم برسیم. مردم، چون خودشان را در بسته شدن برخی لیستها ندیدند به آن اقبال نشان ندادند.
مدت زمان لازم برای بررسی نامزدها و بازه تبلیغات دیده نشده بود.
کنعانی مقدم در پایان با اشاره به اینکه اگر این نمایندگان هماهنگ با هم عمل نکنند، مجلس مشکلی که حل نمیکند، خودش هم مشکل میشود. باید روی دخالت جریانهای سیاسی در تصمیمگیریهای مجلس دقت شود.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: حسین کنعانی مقدم قالیباف مجلس انتخابات خاتمی اصلاحات جامعه اسلامی دانشجویان شانزده آذر کد ویدیو دانلود فیلم اصلی دبیرکل حزب سبز انتخابات بعدی حزب سبز ایران انتخابات بعد کنعانی مقدم لیست بستن لیست ها یک لیست یک سری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۹۹۸۶۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بایدن یا ترامپ؟ / کدام نقاط ابهام، سرنوشت کاخ سفید را غیرقابل پیسبینی کرده؟
به گزارش خبرآنلاین در حال حاضر انتخابات شخصیتمحور و حول دو شخصیت کاملا متفاوت میچرخد. بایدن، کاندیدای حزب دموکرات شخصیتی است که تجلی و تبلور نظام ایالات متحده در تمامیت آن است. او با توجه به مراحل گوناگونی که در زندگی سیاسی خود داشته، محصول نهایی نظام (Establishment) آمریکا و نخبگان حاکم بر آنهاست.
هرچند که ترامپ یک دوره رئیسجمهور آمریکا بوده، اما نسبت به نظام سیاسی و مخصوصا نخبگان حاکم آن نه فقط خودی محسوب نمیشود، بلکه تمایلات خاصی بروز داده و میدهد که همگی نشانههایی از شک و تردید او درخصوص نهادها و نخبگان حاکم است. نمیتوان او را ضدنظام خواند؛ ولی به راحتی میتوان او را بیایمان و بیباور به کارآیی مخصوصا جنبههای سیاسی نخبگان حاکم دید.
همچنین روشن است که در تحلیل بایدن و ترامپ از نظر روانشناختی با دو تیپ شخصیتی روبهرو هستیم. البته هر دو قدرتطلب و قدرتپرست هستند؛ اما شخصیت ترامپ، تودهگرا، پرخاشگر، ناامن، توطئهاندیش و البته توانا در ایجاد ارتباط با مردم و اقشار عادی اجتماعی است.
بایدن، نخبهگراست و با اقشار فرادست اجتماعی بهتر میتواند ارتباط برقرار کند. او اهل سازماندهی و اجماعسازی است. بایدن ایدئولوژیک و با چارچوبهای شناختی مشخص نسبت به آمریکا و جهان است و در مقابل، ترامپ، اهل معامله و در حوزه مسائل کلان و استراتژیک دیدگاههای سیالی دارد.
روشن است که از این بعد، حملات بایدن و ترامپ به شخصیت، هویت و پندار و گفتار یکدیگر در کانون مبارزات انتخاباتی قرار خواهد گرفت .نوع و درجه و شدت حملات به یکدیگر، متفاوت و بیتردید حملات از این به بعد بیرحمانهتر خواهد بود. ترامپ با توجه به مهارتهای پیشین رسانهای، در پردازش عبارتها و واژگان کوبنده توانایی بیشتری از بایدن دارد. نقدا ترامپ بایدن را با عنوان عامهپسند «جو خوابآلود» (Sleepy Joe) یاد میکند. به سن بالای او و نسیانها و فراموشیهای متعدد او میتازد و بایدن بر کاستیها و کژیهای رفتاری ترامپ خرده میگیرد. واضحا حملات این دو به یکدیگر بسیار شخصی و بسیار بیرحمانه خواهد بود.
همچنین روشن است که این انتخابات، حول دو هویت و جهتیابی در سیاست داخلی و خارجی آمریکا میچرخد که البته بخشی از این نبرد هویتی، کهن و با پیشینه طولانی در حیات سیاسی آمریکاست. تفاوت نگرش بین طرفداران دولت حداقلی که جمهوریخواهان هستند و دولت غیرحداقلی که دموکراتها در پی آن هستند، ریشهای گسترده در تاریخ اندیشه و عمل سیاسی آمریکا و فراتر از آن در غرب دارد. کشمکش سوسیال دموکراسی و لیبرال دموکراسی پدیدهای فراگیر در کلیت غرب است. بایدن یک سوسیال دموکرات و ترامپ یک لیبرال افراطی مخصوصا در کاهش مالیاتهاست، فراتر از این زیرساخت اندیشهای، روشن است که آمریکا دوقطبیشده و قطببندیها حول مسائلی چون هویت آمریکایی، مهاجرت، تجارت، مذهب، آزادیهای اجتماعی، مالیات، رابطه با دنیای خارج، تعلیم و تربیت و در یک کلام نگرش آمریکا به خود و به دیگران میچرخد.با دو آمریکا روبهرو هستیم؛ ترامپ آمریکای باز از نظر اقتصادی (نه البته در تجارت) و بسته از نظر فرهنگی و اجتماعی را نمایندگی میکند و بایدن اقتصاد باز ولی با مقررات و ضابطهمند و تا حدودی بسته درباره ایجاد برابری اجتماعی همراه با آزادیهای گسترده ذهنی را دنبال میکند. نژاد و فرهنگ در میان موضوعاتی عمیقا جداکننده هستند.
آنچه ذکر شد، روشنیها بهطور نسبی و اجمالی بودند. اما هر انتخابات، ازجمله انتخابات آمریکا، مخصوصا در این مقطع زمانی با ابهامات متعددی روبهرو است.
جمعبندی حدود هفت نظرسنجی آن است که در سطح ملی بایدن ۴۵درصد و ترامپ ۴۴درصد از آرا را در موقعیت کنونی به خود اختصاص دادهاند. ولی این جلو بودن بایدن ممکن است پایدار نباشد. ابهامات در این میان نقش دارند.
ابهامات داخلی برای هر دو طرف کم نیستند. ابهام در سرنوشت نهایی پروندههای حقوقی ترامپ را نمیتوان دست گرفت. ابهام دیگر ظرفیت مالی و توان پشتیبانی اقتصادی از اردوگاههای انتخاباتی است. ترامپ در این حوزه عقبتر است و از همه جالبتر برای آمریکاییها که البته برای کسانی که در خارج از آمریکا هستند، حساسیت و هیجانی دربرندارد؛ پویایی بحث آزادی سقط جنین است. توضیح آنکه اکثر اعضای دیوان عالی کشور، نگرش دست راستی و محافظهکارانه داشته و چندی پیش یکی از رایهای صادرشده در دهه۷۰ میلادی آن دیوان را که متضمن آزادی سقط جنین بود، لغو کردند.دموکراتها آزادی سقط جنین را در زمره آزادیهای طبیعی و مشروع و جمهوریخواهان به دلایل مذهبی و فرهنگی با آن مخالفند. این موضوع برای ترامپ دردسرساز شد و در این اواخر اعلام کرد که مساله سقط جنین را باید بر عهده ایالتها گذاشت و در این میان ایالت آریزونا به قانون ممنوعیت مصوبه۱۸۶۰ برگشت و به معنای دقیق کلمه غوغایی در چند روز گذشته در فضاهای رسانهای آمریکا ایجاد کرده که نتایج آن مبهم است.
در بعد خارجی، ابهامها نیز قابل توجه است؛ ولی مهمترین آنها تاثیر بحران غزه بر رایدهندگان، مخصوصا دموکراتها است. اغراق نیست، اگر گفته شود که در میان بحرانهای خاورمیانهای هیچ بحرانی مانند غزه در سیاست داخلی آمریکا اثرگذار نبوده و مخصوصا اثرات آن در ایالتهایی که به ایالتهای چرخشی (Swing States) شناخته میشوند، جدی است. توضیح آنکه برخی از ایالتها، بهطور سنتی و پایدار به یک حزب رای دادهاند و هویت حزبی مشخصی دارند؛ ولی برخی بین دموکراتها و جمهوریخواهان با آرای هرچند کم در چرخش هستند. ایالت میشیگان با حدود ۲۰۰هزار آمریکایی عربتبار و مسلمان از زمره آنهاست. بحران غزه ممکن است پیامدهای ناخواسته و نامشخص عمیقتری از درگیری آمریکا در خاورمیانه را دربرداشته باشد که آن هم بر ابهامها میافزاید. در تاریک و روشنی انتخابات آمریکا، این گزاره جدی میشود که سیاست سرنوشت محتومی ندارد و به متغیرهای متعددی بستگی دارد که برخی شناختهشده و برخی نامشخص هستند. 21302 برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1899331